شب و من و بیداری

شب-داخلی-خلوت خانه

شب بود
قدر و اندازه بود
من بودم
بیداری بود
خدا هم بود مثل همیشه
اما...


شب-داخلی-با خویش

سخت است درک اینکه تو به قدر یک عمری به قدر هزار شب
سخت است درک اینکه همه ی یک سال در تو رقم می خورد
سخت است درک اینکه ...
اما چون او گفته باورت می کنم،هر چه باشد او خدای من است